Imitation Not Creation
TARKAY
Itzchak Tarkay
Itzchak Tarkay (born 1935) is an Austrian-born Israeli painter and watercolourist.
In 1944, Tarkay and his family were sent to the Mauthausen Concentration Camp, until Allied liberation freed them a year later. In 1949 his family emigrated to Israel, living in a kibbutz for several years. Tarkay attended the Bezalel Academy of Art and Design from 1951, and graduated from the Avni Institute of Art and Design in 1956.
His art is influenced by French Impressionism, and Post-Impressionism, particularly Matisse and
Toulouse-Lautrec.
TARKAY
As soon as “Itzchak Tarkay” began his painting style showing ladies in the café with simplicity using vivid colors with no special details, other artists found this style fascinating. They used his style and adding some spices such as guitar, violin, cello, fruits, birds, flowers and also by showing divided faces with two different colors, which can be observed almost in all of their paintings.
Since these new artists ignored, who the
originator of this particular decorative style was, they claimed that they were creator of this style.
PATRICIA
|
PATRICIA
|
TARKAY
" تارکی "
"ایتچک تارکی" نقاش اسراییلی متولد سال ۱۹۳۵ اتریش، در سالهای دور نوعی از نقاشی را شروع کرد و بدلیل اجرای ساده و بدون ریزه کاری "دیتیل" و خاصیت هماهنگی با مبلمان منازل و نداشتن
موضوع قابل تفکر
بزودی طرفدارانی بین عامه مردم ساده پسند که به کارهای دکوراتیو علاقه مند بودند پیدا کرد.
در همان اوان نقاشان دیگری هم پیدا شدند که به تقلید کارهای او پرداختند، کار به جایی کشید که وقتی او ادعا می کرد علاقه مند به کارهای "ماتیس" است دیگران هم همین را تکرار می کردند
مقلدین از هر ملیتی بودند
من حداقل ۳ نقاش ایرانی را می شناسم که "پدر خوانده" مشترکشان "تارکی" است.
با وجود اینکه "میمون" مقلد، حالا مقلدین خود را پیدا کرده است، کردیت بهر حال به "تارکی" میرسد که شروع کننده بود
هیچ وقت از هیچ کدام از این کارها خوشم نیامد
در بازگشت از سفری به "ونکوور" کانادا، در روز هشتم و آخرین روز سفرتصمیم گرفتیم دیداری هم از شهر "کارمل" داشته باشیم.
برای کسانی که نمی دانند, "کلینت ایستوود" مدتی شهردار این شهر بود و از دیگر جاذبه هایش گالریهای متعدد است
در سفر قبلی من, هشت سال پیش, این شهر حدود هشتادو چند گالری داشت، و اینبار به پنجاه و سه تقلیل یافته بود
در یکی از گالری ها چشمم به کتاب کارهای "میمون" افتاد، فروشنده که توجه من را دید پرسید
شما کاری از این نقاش را دارید؟ گفتم خیر، گفت نقاشی است با کارهای "یونیک"، گفتم چنین نیست و ایشان دنباله رو و مقلد نقاش دیگری است. چرتش پاره شد ولی
مخالفتی با حرف من نکرد فقط گفت ایشان سبک خودش را دارد!
این سبک هم چه گرفتاری بزرگی است چون به نظر می رسد به تعداد نقاش ها سبک موجود است!
اگر تعدادی از کارهای هر یک از نقاشان این گروه را در کنار هم قرار دهیم. به این می ماند که ۲۴ فریم از یک حرکت ثبت شده بر نوار فیلم را شاهد هستیم، با اندکی تغیر در حرکات.
DELA BARRE TADEO
|
RENE SHERI
DELA BARRE TADEO
It is interesting to know that about a decade ago, “Tarkay” filed a law suit against an artist Patricia , whose paintings were so similar to his paintings, and judge in court directed the new artist to add an extra element to her paintings in order to be distinguishable from the Tarkay’s paintings, as a result, she painted a frame around all of her paintings.
I never like these paintings
به یاد دارم چند سال پیش در یک دعوای حقوقی خانم نقاشی در دادگاه محکوم شد که کارهایش بسیار نزدیک به نقاشیهای
"تارکی" بود و دادگاه مجبورش کرد که "المانی" بر نقاشیهایش بیفزاید تا قابل تشخیص از کارهای "تارکی" باشد.
و او "فریم" هایی را بر نقاشیهایش افزود
|
TARKAY
افزوده
با دوست نقاشی که کمتر ایرانی فکر می کند صحبت می کردم ; نظرش را
درباره این پست -مطلب جدید- جویا شدم، معتقد بود که می بایستی نقاشان ایرانی را هم با کارهایشان معرفی می کردم او می گفت که من هیچ وقت حرفی را غیر از حرف خودم نمی پذیرم , پس فایده این پرسیدن از او چیست؟
گفتم حرف حساب و منطقی را می پذیرم از هر که باشد
در بازنگری دوباره، محافظه کاری خودم را از اینکه ممکن است معرفی نقاشان ایرانی موجب حرف و حدیث های مختلفی شود را نپسندیدم و دیدم بعنوان یک نقاش در درجه اول و یک معلم نقاشی در درجه دوم همیشه
نظراتم را رک و صریح و شفاف و کتبی گفته ام ، بدون نگرانی از اینکه کسانی را خوش بیاد یا نه
همیشه خودم را مسول حرفها وکارهایم می دانم پس چه باک از از اینکه اینبار هم مطلب جدید را با
افزوده هایش کسانی بپسندند یا نه
نظراتم را رک و صریح و شفاف و کتبی گفته ام ، بدون نگرانی از اینکه کسانی را خوش بیاد یا نه
همیشه خودم را مسول حرفها وکارهایم می دانم پس چه باک از از اینکه اینبار هم مطلب جدید را با
افزوده هایش کسانی بپسندند یا نه
!مهم اینست که روشنگری برای من خوشایند است، دیگران هم می توانند همین کار را بکنند
HESSAM
HESSAM
HESSAM
HESSAM
HESSAM
HESSAM
HESSAM
HESSAM
HESSAM
|
HESSAM
|
HESSAM
HESSAM
SABZI
SABZI
SABZI
|
SABZI
|
SABZI
SABZI
SABZI
SABZI
SABZI
SABZI
SABZI
GOLKAR
GOLKAR
GOLKAR
GOLKAR
GOLKAR
GOLKAR
GOLKAR
GOLKAR
GOLKAR
GOLKAR
GOLKAR
GOLKAR
لازم به تذکر است که تعداد "سری سازان" و "مقلدین" در بین ایرانیان بسیار بیشتر از سه نفر یاد شده است
و گویا روز افزون هم هست. باید گفت
!تارکی " عزیز , راهت ادامه دارد "
سعید سیادت نقش - حرفهایی در هنر ۱۱ /۲۲ /۷
IT'S REALLY FUNNY AND NOT SURPRISING THAT ALL THESE SO CALLED ARTIST PUT OUT THE SAME MEANINGLESS CRAP ON CANVAS. IT IS REALLY FUNNY AND SAD AT THE SAME TIME. WHAT MAN DOES AND AT WHAT COST TO SATISFY HIS ILL NEED OF BEING CALLED AN ARTIST! SOMEONE ONCE SAID IF YOU WANT TO DESTROY A WHOLE SOCIETY, ROT THEIR ART FROM WITHIN,........BEFARMAAAYEEEN
ReplyDelete