Saturday, January 12, 2013



"در "سوگِ  سیاوش

سوگنامه  نویسی را دوست ندارم
ترجیح می دهم از زندگی و حضور آدمها در صحنه های آن بنویسم تا نبودشان و یاد آوری خاطرات

اولین از این دست را در سوگِ "سهراب شهید ثالث" نوشتم دو یا سه روز بعد از مرگش 
و خوشحالم که نوشدارویِ بعد از مرگِ "سهراب" نبود 
.چون مطالبی را که در زنده بودنش نوشته بودم خوانده بود و دوست داشت

در سفر دو سال پیش به ایران با "هوشنگ ارومیه "رفیقی از سالهای دور دیداری داشتم 
و به او قول دادم که در بازگشت به امریکا درباره لوگوی هواپیمایی ملی ایران "هما" که
کار او بود وکمتر کسی میدانست در وبلاگم بنویسم ، ده روز بعد از بازگشتم خبر درگذشتش
.را از دوستی مشترک شنیدم، به قولم وفا کردم و این دومین بار بود که در مرگ کسی مطلبی می نوشتم

یکبار هم  مجبور شدم در مطلبی طنز گونه باره مرگِ خودم توضیحی بدهم به کسی که
!اصرار داشت در ایّام "نوروز" قبرِ اوکازیون با خدمات بعد از فروش به من ارائه دهد

اما اینبار به این قصد شروع کردم ولی دستم به نوشتن نمی رفت چون قبول
.این مرگ برایم آسان نبود و نیست

تیتر مطلب، دو روز پیش به ذهنم رسید، فکر کردم باید چیزی بنویسم حتا 
.اگر نتوانم حق مطلب را بخوبی ادا کنم حد اقل  آرامم می کند

"سیاوش" را کَسان زیادی دوست داشتند، کمتر کَسی را سراغ دارم که مثل اومی توانست
براحتی دوست شود، به دل می نشست، ساده و صمیمی بود و هنرمند، از جوانی با هنرمندان
.حَشر و نَشر داشت واین ارتباط تا قبل از بیماری و انزوایِ ناخواسته اش ادامه داشت

یک روز قبل از آن سفر به ایران کسانی به دیدارم آمدند، یکی از آنها را نمی شناختم 
خودش را معرفی کرد پرسیدم: خانه شما درنزدیکی بیمارستان نمازی شیراز نبود؟ 
:با تعجب  گفت چرا بود، با خنده گفتم
.نیم قرن پیش! با "سیاوش" به  خانه شما آمدم
  
آنچنان خوشحال شده بود که برایم تعجب آور بود، استاد دانشگاهی در امریکا 
بعد از سالهای طولانی اقامت در این کشور چنان از رفیق دوران جوانی اش می گفت
.که گویی بتازگی ازهم خدا حافظی کرده اند
:مطمئن هستم اگر او هم خبر درگذشت سیاوش را می شنید مثل دیگران می گفت
.حیفش بود که واقعاً هم، حیفش بود

.آن صورت و لبخند شیرین در یادهامان خواهد ماند
.جایش همیشه سبز خواهد بود

.زندگی اش در پسرانش که عاشقانه دوستش داشتند جریان خواهد داشت
.از دور بر رویَش بوسه می زنم
.بَر خاکش "پر سیاوَشون" خواهد روئید


.سیاوش" برادرم بود"

No comments:

Post a Comment