Friday, August 5, 2011




Lucian Freud the Great



The sitter wants the image created and
 the artist wants to create the image



  Lucian Freud the Great

I think it's safe to say that Lucian Freud is the greatest living painter of the figure. Even his bad paintings are better than the best work of most other artists.

If you don't think Freud is the greatest, you may still find the way he works fascinating.

He recently finished painting the 26 year old art handler for the Victoria & Albert Museum, Ria Kirby. It took 16 months of sitting for the artist, 7 nights a week, for 5 hours each night, and the sitter only had 4 nights off during that time. That's more than 2,400 hours of sitting, or in this case lying down.


Not only is that an impressive schedule for the subject of the painting, but at the age of almost 85, the
painter is showing that he can still work.

The Telegraph has a fascinating report on the whole ordeal. Ria Kirby said "To start with it was quite exhausting, because I had only about 10 minutes' break between finishing work and beginning to pose. I went through every possible emotion in my life. At the beginning I was very conscious of trying to be a good sitter. It took a bit of practice to feel very relaxed, but be totally still at the same time. I was conscious of getting back into the same position after a break. After a month or so, it became second nature, and felt completely natural. I realised there's no point in trying to be anything. You just have to lie there and be yourself. But in the end I found it quite a release. It was one place where I could be where I didn't have anyone phoning me or hassling me. All I had to do was lie still, which I'm quite good at."
 Telegraph


The finished painting of Ria Kirby, called "Ria, Naked Portrait 2007" will be on show at the Tate Modern in London from the 5th of October.


“I think the most dangerous thing for an artist would be to be pleased with one’s work simply because it is one’s own. One wants every picture to be better than its predecessors. Otherwise, what’s the point?” -Lucian Freud
A painter’s tastes must grow out of what so obsesses him that he never has to ask what it is suitable for him to do in art.” -Lucian Freud

 Freud formed part of a group of figurative artists that the American artist, Ronald Kitaj, later named "The School of London".[8] This was more a loose collection of individual artists who knew each other, some intimately, and were working in London at the same time in the figurative style (but during the boom years of abstract painting). The group was led by figures such as Francis Bacon and Freud, and included Frank Auerbach, Michael Andrews, Leon Kossoff, Robert Colquhoun, Robert MacBryde, Reginald Gray, and Kitaj himself. Most of these artists, including Freud, had been championed in, and contributed to, Patrick Swift's X magazine, which ran from 1959–62.



Working process

Painting from life, Freud was apt to spend a great deal of time with one subject, and demanded the model's presence even while working on subsidiary elements. A nude completed in 2007 required sixteen months of work, with the model posing all but four evenings during that time; with each session averaging five hours, the painting took approximately 2,400 hours to complete. A rapport with his models was necessary, and while at work, Freud was characterised as "an outstanding raconteur and mimic". Regarding the difficulty in deciding when a painting is completed, Freud said that "he feels he's finished when he gets the impression he's working on somebody else's painting".

It was Freud's practice to begin a painting by first drawing in charcoal on the canvas. He then applied paint to a small area of the canvas, and gradually worked outward from that point. For a new sitter, he often started with the head as a means of "getting to know" the person, then painted the rest of the figure, eventually returning to the head as his comprehension of the model deepened. A section of canvas was intentionally left bare until the painting was finished, as a reminder that the work was in progress. The finished painting is an accumulation of richly worked layers of pigment, as well as months of intense observation.







فروید همه چیز را در پیکر، جسمانیت، گوشت و بدن ظاهر می‌جست


کسانی که از هنر "زیبایی" و هارمونی کلاسیک می‌طلبند، کارهای او را زشت و بی قواره می‌بینند، یا حتی نمونه‌ای از پورنوگرافی پست و پلید


در برابر، بسیاری از هنرشناسان او را از احیاکنندگان بزرگ رئالیسم در دوران مدرن می‌دانند و در کنار دوستش، فرانسیس بیکن، یکی از دو نقاش بزرگ بریتانیای قرن بیستم می‌شناسند


اما بهرحال، مخالفان و دوستداران بر یک چیز توافق دارند: لوسین فروید با نگاه ویژه و سبک و زبان شخصی، در هنر
مدرن جایگاهی ویژه دارد


جایگاه یگانه

لوسین فروید هم در روند نقاشی معاصر و هم در سرگذشت زندگی شخصی، موقعیتی یگانه و تا حدی غیرعادی داشت. او کار خود را در اوایل دهه ۱۹۴۰ شروع کرد. اولین نمایشگاه انفرادی او در سال ۱۹۴۳ برپا شد

در دورانی که هنرمندان در دوری از بازنمایی واقعیت بر یکدیگر سبقت می‌جستند، او چیره‌دستی خود را در طراحی کلاسیک به نمایش گذاشت و گرایش آگاهانه خود را به دنیای واقعیت نشان داد

نخستین کارهای لوسین فروید در دهه ۱۹۴۰ تا نیمه ۱۹۵۰ از سوررئالیسم و اکسپرسیونیسم متأثر هستند، و در هرحال به هیچ عنوان ابستره به شمار نمی‌روند. در این کارها تا حدی باد سرد "شمال" وزان است، شاید یادآور
ریشه آلمانی فروید

فروید از نیمه دهه ۱۹۵۰ با شوری و شیدایی به رئالیسم روی آورد. او در کارهای بعدی بیشتر و بیشتر به عالم واقعیت فرو رفت، با دقت و جدیتی کم‌نظیر و وسواسی بی‌سابقه کوشید "واقعیت حقیقی" را روی تابلو ثبت کند. ا‌و هرچه جلوتر آمد، رابطه‌ای تنگ‌تر با واقعیت برقرار کرد، تا آنجا که می‌توان کامل‌ترین کارهای او را حقیقی‌ترین کارهای او دانست


لوسین فروید در مرحله اول آفرینش هنری، تحت تأثیر نوگرایان اکسپرسیونیسم بود و نمایندگان جریان "عینیت نو" در آلمان و اتریش: نقاشانی مانند اگون شیله، جورج گروس، اوتو دیکس و... در مرحله دوم او را به استادان بزرگ باروک نزدیک می‌بینیم: روبنس، ولاسکوئز، فرانس هالس و...


نوه فروید

لوسین فروید نوه زیگموند فروید بود. فرزند ارنست فروید، کوچکترین پسر پدر روانکاوی. در میان هنرشناسان همواره
این وسوسه وجود داشته که او را با پدربزرگ نامی بسنجند

غالبا نقاش را نوه‌ای "ناخلف" می‌شمارند که بر رسم و راه نیای خود شوریده است. گفته شده که فروید بزرگ روح را در اعماق پنهان ضمیر آدمی دنبال می‌کرد، در حالیکه نوه‌ی نقاش او، همه چیز را در پیکر، جسمانیت، گوشت و بدن ظاهر می‌جست. بالاترین لذت او این بود: "دلم می‌خواهد از پشت پوست، رگ‌های آبی و خون سرخ را نشان دهم". ‌او روح و روان را از کار خود حذف کرده بود
این مقایسه تا حد زیادی سطحی است؛ از ساده‌نگری نشان دارد و جنبه‌ای مهم از کار لوسین فروید را نادیده می‌گیرد. دردها و مصیبت‌های بشری، نومیدی و واماندگی در برابر سرنوشت، انسان مقهور زمان و اسیر مرگ، درونمایه اصلی کارهای لوسین فروید است
به علاوه او خود گفته بود: «می‌خواهم انسان‌ها را همان گونه که هستند نشان دهم، نه آن گونه که در ظاهر می‌نمایند.»


بیرحم در ترسیم واقعیت


کمتر نقاشی با بی‌باکی و تهور لوسین فروید به تماشای زوال و تلاشی بدن آدمی پرداخته و آن را به نمایش گذاشته است
او ترجیح می‌داد با اندام خود یا دوستان و آشنایانی کار کند که خود را ساعت‌های بیشمار در اختیار او بگذارند. در این
روند پرحوصله و طولانی، بی شک چیزی فراتر از "جسمانیت" فراچنگ می‌آمد، که بیننده را مبهوت و غافلگیر می‌کرد

  Portrait of Lucian Freud by  Francis Bacon
 Portrait of Francis Bacon by Lucian Freud

قلم موی لوسین فروید تکه‌رنگ‌های گرم و تند و کدر را، با ضخامت و غلظتی شدید روی بوم می‌نشاند، تا زوایای یک پیکر برهنه را با تمام شحم و لحم اضافی آن مجسم کند

کمتر نقاشی با بی‌باکی فروید به تماشای زوال و تلاشی بدن آدمی پرداخته است
در پیکرهای نرینه، و بیشتر در زنان فربه و گوشت‌آلود، رگ‌های سبز و آبی لای گوشت صورتی و قهوه‌ای می‌دوند،
اضافه‌های چرک و چربی از لای چین و چروک بدن بیرون می‌زند

برای رسیدن به پس پشت ظاهر اندام بود که از کار با مدل پرهیز داشت، یا "مدل" را به سبکی غیرمتعارف و به زبان "پست مدرن" در موقعیتی ساختارشکنانه قرار می‌داد. او به درستی عقیده داشت که مدل به "ژست" وابسته است، در حالیکه او با "ذات" واقعیت کار داشت و نه به "ژست"

 Kate Moss

کار با کیت موس، کمابیش یک استثنا بود. و تازه او مدل معروف را به گونه‌ای که خود می‌خواست به تماشا گذاشت. در ناتوانی حاملگی، زنی منفعل، وانهاده به اندامی خسته و بی‌رمق

مدل" مألوف یا دلخواه او خانم سو تلی بود، زن کارمندی گمنام که چند ماه در برابر لوسین فروید نشست
تا تابلوی
سرپرست خفتۀ خیریه" شکل بگیرد. زنی خفته زیر بار انبوه گوشت و چربی"
این تابلو در سال ۲۰۰۸ به بهای حدود ۳۴ میلیون دلار به فروش رسید. بالاترین مبلغی که تا آن روز برای اثر یک نقاش زنده پرداخت شده بود

Sue  Tilley
 


لوسین فروید حدود پنجاه سال در هنر تجسمی غرب حضوری نمایان داشت
بر خلاف رسم مألوف، سبک کار او در طول بیش از نیم قرن، از رسم انتزاعی و نگاه تخیلی فاصله گرفت و پیوسته به
واقعیت بیرونی نزدیک‌تر شد

لوسین فروید در مراحل اولیه خلاقیت هنری، از جستجوگران هنر مدرن بود، اما در کارهای دوران بلوغ هنری، در نقاشی پرتره و پیکرنگاری آثاری استادانه خلق کرد که با بهترین آثار استادان کلاسیک قابل مقایسه است
او به ویژه با نقاشی واقع‌گرایانه از بدن‌های لخت و گوشت‌آلود به شهرت رسید

لوسین فروید از هنرمندان نیک‌بختی بود که در زمان حیات به اوج شهرت رسید. گفته می‌شود که او گران‌ترین هنرمند جهان بود


هنرمندی یگانه

پرتره‌های فروید از اندام‌های برهنه، مردان بی‌قواره و زنان فربه از شهرت زیادی برخوردار است



لوسین فروید در نقاشی مدرن موقعیتی ویژه دارد و احتمالا به خاطر همین جایگاه ویژه است که طرفداران (و البته خریداران) بی شمار داشت

از دیدگاهی محافظه‌کارانه و سنتی، بدن‌های او زشت و بی‌ریخت بودند، اما به نظر منتقدان او تلاشی و فساد اندام انسانی را با مهارت و قدرتی بی‌سابقه نشان داده است
.
 او از مدل‌های حرفه‌ای و ناشناس استفاده نمی‌کرد؛ مدل‌های او اندام خودش، دوستان و آشنایان و نزدیکانش هستند
فروید با قلم موی زبر و رنگ‌های درشت، تمام شحم و لحم و چرک و چروک بدن‌ها را عیان می‌کند

لوسین فروید در ۸ دسامبر ۱۹۲۲ در برلین به دنیا آمده بود.
در سال ۱۹۳۳ و با به قدرت رسیدن حزب نازی در آلمان، لوسین فروید پسری ده ساله بود که به همراه خانواده به بریتانیا مهاجرت کرد.
لوسین فروید در سال ۱۹۳۹ به تابعیت بریتانیا در آمد


«وقتی اثری می‌کشم، انگار این تنها اثری است که حالا نقاشی می‌کنم، و بیشتر از این، انگار این تنها اثری است که در عمرم نقاشی کرده‌ام، و از این هم بیشتر، انگار این تنها اثری است که در عالم نقاشی می‌شود.» - لوسین فروید

آفرینش هنری در کار لوسین فروید، نوه زیگموند فروید و یکی از بزرگترین نقاشان معاصر، روندی شاق و طولانی است
او در کارگاه بسته‌ خود با تمرکز و حوصله و وسواسی بی‌مانند کار می‌کند. روزها و هفته‌ها و ماه‌ها یک کار را صیقل می‌دهد


اثری که از زیر دست او بیرون می‌آید، به طرزی مرموز و نامحسوس، نشانی از کهولت و پیری را با خود دارد

 Portrait of David Hockney by Lucian Freud

فیگورهای عادی و آشنا را چنان رسم می‌کند که از دیدن آنها روی بوم به حیرت می‌افتیم، گویا هرگز بدنی برهنه ندیده‌ایم

هیچ چشم تیزبین و هیچ دوربین دقیقی قادر نیست جسمیت یا "پیکرگونی" را با این قدرت و بی‌باکی ضبط کند
در فرو نهادن کشش جنسی، او از زیگموند فروید فاصله می‌گیرد. پدربزرگ هرچه عمیق‌تر و بی‌باک‌تر روح را می‌کاوید؛ اینک نوه با همان شور و شیدایی جسم را می‌کاود


دهن‌کجی به آناتومی آکادمیک

قلم موی لوسین فروید تکه‌رنگ‌های گرم و تند و کدر را، با ضخامت و غلظتی شدید روی بوم می‌نشاند، تا زوایای یک پیکر برهنه را با تمام شحم و لحم اضافی آن مجسم کند

در پیکرهای نرینه، و بیشتر در زنان فربه و گوشت‌آلود، رگ‌های سبز و آبی لای گوشت صورتی و قهوه‌ای می‌دوند، اضافه‌های چرک و چربی از لای چین و چروک بیرون می‌زند

لوسین فروید با سرسختی و پشتکار تا مرز کالبدشکافی، در مدل خود نفوذ می‌کند

او حقیقت رمزآلود و "فراواقعی" ماهیت انسانی را از خود واقعیت بیرون می‌کشد، درست برعکس فرانسیس بیکن. دوست او این کار را تنها با دستکاری و شقه کردن فیگورها انجام می‌داد

ARTIST'S MOTHER


برهنگی بدون اروتیسم

در سنت نقاشی مدرن، لوسین فروید را ادامه‌دهنده‌ گرایشی "ضداروتیک" دانسته‌اند
بدن برهنه، دیگر با شهوت جنسی مترادف نیست، و از آن دورتر: عنصر نرینه و مادینه دیگر نشانه‌ کششی لذت‌بخش !نیست، بلکه یک بار مزاحم است



در ادامه‌ی منطقی همین رویکرد می‌توان به پدیده‌ای مرموز در کار فروید رسید: موتیف‌های واقعا اروتیک او برهنه نیستند

در فرو نهادن کشش جنسی، او از نیای بزرگ خویش (زیگموند فروید) فاصله می‌گیرد، هرچند روش کار آنها یکی‌ است: پدربزرگ هرچه عمیق‌تر و بی‌باک‌تر روح را می‌کاوید، اینک نوه با همان شور و شیدایی جسم را می‌کاود

از دیدگاهی دیگر، لوسین فروید سنت "زشت‌نگاری" فیگوراتیو را با جدیت ادامه داده است، که در مدرنیسم اروپایی برای خود جایی دارد: از تولوز لوترک و اکسپرسیونیست‌های دو دهه اول قرن بیستم، تا کار
استنلی اسپنسر، نقاش بریتانیایی








non commissioned
Portrait of Queen
Elizabeth II
by: Lucien Freud
2001

size: 9in. by 6in


Some consider Lucien Freud to be England's most brilliant contemporary portrait painter.
Others say the Queen should put him in the tower for painting such an ugly portrait of her.


The sitter wants the image created and
 the artist wants to create the image


Freud was approached by a royal representative with regard to painting a portrait of the queen.

The portrait painting stage consists of the sitter, the artist and the painting. The sitter wants the image created and the artist wants to create the image.The painting is the resultant interaction between the sitter and the artist. and is therefore deemed to be the primary image.
The sitter and the artist enter into a psychological struggle as to what aspect of the sitter the portrait is to portray. This psychological dynamic or struggle takes place between the primary and secondary images during the sittings. The painting is the resultant interaction between the sitter and the artist and is therefore titled the primary image under the control of the artist and the secondary image title is given to the sitter's control over the primary image.
The more the primary image becomes a superficial imitation of the sitter the sitter's social position the more the primary image is diminished. It becomes more of an inventory presentation of social position than an artistic exploration of a human being.
How the painting turns out will depend upon this dynamic - but complications occur when the painting is being paid for. A sitter paid painting is one complication and a sponsor paid painting is another. The social power of the sitter is another. The emotional power such as being lover etc is another.
Freud painted the Queen's portrait for free - thus eliminating the money power aspect of the sitter artist dynamic. It was a dynamic between the Queen and her portrait painter. Some say he painted the ageing Queen as ruthlessly as he had painted his ageing self. There may be something to be said for an artist and a Queen both coming to terms with death and no longer concerned with the image of youth and power.
The traditional purpose of the royal portrait is to declare the imortality of the class system. Reverential appearance loaded with symbols of power and deference to position becomes the cultural norm.
Freud's portrait composition has focused on the top front part of the Queen's neck, face and bottom to middle part of her crown. There are no symbols to indicate her true social position.
Freud does not provide her face with a smooth sensual paint finish meant to replace the beauty of her past youth. He hints at his ability to accomplish that wizardry on the collar and background of her blue jacket. He does not present her to the world as just another vain old Queen.
The Queen and her artist have agreed and in that agreement they both equally created a strong primary image. It is a royal portrait masterpiece that now occupies a position in the royal collection.

http://www.tinmangallery.com/portraits/queenFreud/queenPortraitFreud.html




لوسین فروید که در ۸ دسامبر ۱۹۲۲ در برلین به دنیا آمده بود، شامگاه چهارشنبه (۲۰ ژوئیه) در لندن درگذشت

ONE OF MY FAVORITE ARTIST

-----------------

ART NEWS BLOG
Monday, September 24, 2007

http://www.tinmangallery.com/portraits/queenFreud/queenPortraitFreud.html

  Wikeepdia

No comments:

Post a Comment